مطالب جالب(جدید)

یادت باشد سهمیه ای، دختری نیست که به ناحق صندلی مردودی های کنکور را اشغال کرده.

سهمیه ای، دختری ست که وقتی تو در کلاس های گاج و قلم چی نشسته بودی ، او در ناصرخسرو به دنبال دارو برای پدر جانبازش بود...
همان دختری که وقتی نیمه شب کنج خانه میخواست درس بخواند ،ناله های پدر روحش را خراش می انداخت ،دخترکی که روز کنکور با سرفه های پدری شیمیایی بدرقه شد ...

تا حالا دقت کردین یکی از سخت ترین کارای دنیا میزون کردنِ خطِ ریشه؟؟
لا مصب یکیش صاف میشه یکیش نمیشه.

من زن هستم و تو مــــرد!
اما...
نگران نباش به کسی نخواهم گفت...
که در پس مشکلات و درد هایی که تو برایم ساختی و تحمل کردم...
در پس نامردی و نامهربانی که دیدم و دم نزدم!
در پس بی معرفتی هایی که دیدم و معرفت به خرج دادم...
من " مـــــــــــــرد " تر بودم.
ღღ setayesh ღღ

من زنم!
من زنم…
بی هیچ آلایشی…
حتی بی هیچ آرایشی!
او خواست که من زن باشم …
که بدوش بکشم،بار تو را که مردی!
و برویت نیاورم که از تو قویترم ...
آری من زنم...
او خواست که من زن باشم ...
همچنان به تو اعتماد خواهم کرد ...
عشق خواهم ورزید ...
به مردانگی ات خواهم بالید...
با تمام وجود از تو دفاع خواهم کرد ...
پشتیبانت خواهم بود... و تو ...
مرد بمان!
این راز را که من مرد ترم...
به هیچ کس نخواهم گفت.
ღღღღ

دقت کردین اینا تو تلویزیون نشون میده اینا که صبح پامیشن خیلی باحال و شاد و پرانرژی هستن و صبحونه کامل میخورن
بابا اینا کلک سینماییه و فتوشاپه.....
هیچکی اینطوری نیست.... والااااا
اصن یه وزی

دقت کردین هروقت به کسی میگین چشماتو ببینم همراه با چشماش دهنش هم باز میشه...!!!!!!

اعتراف میکنم وقتی 4_5سالم بودرفته بودم خونه مامان بزرگم.وازاونجایی که درزمان طفولیت توخواب تکون میخوردم
توخواب وبیداری رفته بودم کنارخاله ام وخرابکاری کردم منم که زرنگ باخیال راحت رفتم سرجام خوابیدم صبح که همه بیدارشدن فکرکردن خاله ام با 20سال سن خودشوخیس کرده
خاله ام@_@
مامان بزرگم اینا:-)))))
من:-|‏

اگر انسانها بدانند با هم بودنشان محدود است
محبتشان به هم نامحدود میشود
امام علی(ع)

تواین فکر بودم که با هر بهونه یه بار آسمون و بیارم تو خونه
حواسم نبود که به تو فکر کردن خود آسمونه خود آسمونه
تو دنیای سردم به تو فکر کردم که عطرت بیادو بپیچه تو باغچه
بیایو بخندی تا باز خندهاتو مثل شمعدونی بذارم رو تاقچه
...
محسن چاووشی

امرو ساعت 6 صبح تو ماشین بودم داشتم میرفتم دانشگاه (یه شهر دیگست )... حالا اول صبح منم چرت میزدم ... بابا یه اهنگ گداشت یدفه خواننده چنان با صدا بلند گفت .. واست عروسی میگیرُم.... ینی پریدم فک کنم نصف استخونام جابه جا شد ^_^
حالا قیافه من O_o ..اخه یکی نیست بگه پدر من اول صبحی این چیه گذاشتی !... یه اهنگ ملایمی ... بی کلامی ... .. حالا همون اول صبح لازمه برا من عروسی بگیری ... /:
من /: ):
بابا (:
امید جهان ((:
حامد پهلان |:

عيد قربان آمدوقرباني نفس
عيدقربان آمدو دل كندن و بس
عيدقربان آمدوبزغاله و قوچ
هرچه وابستگيست ازحال پوچ
....................................
باوركنين اين شعرروخودم گفتم.
نامردين
واقعا نامردين اگه لايك ندين ها

دبيرستان يه هم کلاسى داشتيم آى کيو در حد جلبک.سر امتحان شيمى يه سوال بود که بايد فرمول شيميايى مينوشتى.جوابش C2H6 بود.به همين هم کلاسيم رسوندم.حالا چندروز بعد دبيره اومده بهش ميگه 3286 چيه نوشتى متقلب.وقتى فهميديم چى شده از خنده کتابامونو گاز ميزديم !!!

امروز بابام رفته نارنگی خریده ، هفت هزار تومن شده .
شمردیم دیدیم دقیقا هفت تا دونه نارنگی تو پاکته !
هیچی دیگه .... از صبح داریم خانوادگی نگاشون میکنیم موندیم باهاشون چکار کنیم !!...........

یادش بخیر
اون موقع ها شلوار باباها اندازه ی پرده ی خونمون چین داشت!

سلامتی اون پسری که بعد از ازدواجش هم ،هنوزم وقتی مادرش بهش زنگ میزنه،قطع میکنه خودش میگیره که مادرش حتی سختی پرداخت قبض تلفن رو هم نکشه....دیدم که میگما

باور کنید راس میگم....
تو این سریال ماتادور، اون جایی که پلیسه میگه ماموران ما رفتن دنبال سوژه
به جان خودم فک کردم سوژه واسه 4جوکو میگه!!!!!!

تـصـویــــر مــــنـه خـــراب پـــیـــشـت بـــاشـه...
ایـــــن راز پــــر از عــــذاب پـــیـشـت بـــاشــه...
شــــایـد بــــه مــــحـــرم نـــرســـیـــدم آقـــــا...
ایـن اشـک عـلـی الـحـسـاب پـیـشـت بـاشـه...
22روز تا محرم

عشق ینی چی؟
امممم بزا یکم فکر کنم ... آها
عـشـق یـعـنـی بـیـقـراری

قبول دارین؟

یک ساعت سرپا دارم اشتباهات نیروهای جدیدی که توی اداره ما مشغول به کار شدن و براشون توضیح میدم و نوع درست عمل کردن را با مثال بهشون باصطلاح تفهیم میکنم.
آخرسر میگن دست شما درد نکنه همه چی جا افتاد
.... هنوز پامو از اتاق نذاشتم بیرون
.... هنوز مطالب و اشتباهات روی تخته وایت بورد هست
.... هنوز کفنم خشک نشده
میبینم که همون اشتباهو باز داره تکرار میکنه
من :(
اون :)
بقیه :o
ملت عزیز ایران :#
شما ها :×

شــیعـــیان دیــگــر هــوای کـربــلا دارد حــسـین
روی دل بــــا کــــــاروان کــــربــلا دارد حــســین
از حـــریـم کعبه جدش به اشکی شست چشم
مـــروه پشــت ســر نــهاد٬ امـا صفا دارد حسین
می بــرد در کربـــلا هـــفــتاد و دو ذبـــح عــظـیم
بــیش از ایــنها٬ حــرمت کــوی مـنا دارد حـسین
بـــس کـه محـمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمــی دانــد عــروسی یا عــزا دارد حـسین

سلام بر دستـی که بی انـگشت شـُـد اما بـا ظلم ، هم دست نشــ...
یـــــا ابــــوالـــفـــضـــل . . .

الهی نه من آنم که زفیض نگهت چشم بپوشم
نه تو آنی که گدارا ننوازی به نگاهی
نروم باز به جایی پشت دیوار نشینم
چو گدا برسر راهی کس به غیر از تو نخواهم
چه بخواهی ...
چه نخواهی...
باز کن در...
که جزاین خانه مرا نیست پناهی...!!!

عازم یک سفرم
سفری دور به جایی نزدیک
سفری از خود من تا خود من
مدتی است که تماشای من به خداست
و امیدم به خداوندی او ...

كليپس چيست؟
.
.
.
.
.
.
.
هيچي قديما دخترها در جنگ بعنوان سپر ازش استفاده ميكردن....

پرازداغ شقايق هاست آوازم براي تو..
چرادست ازسرمن برنمي دارد..هواي تو؟

اغا یکی از بجه ها رفته بود دبی.ته عربی بلد بود نه انگلیسی.رفته سر خیابون وایساده مبخاسته تاکسی بگیره بلدم نبوده بگه به ایست [stop] برگشته به راننده میگه [ با لهجه خارجی تلفظ کنید ] واااااااااااااااااااااااااایس.
آخه دوست عزیز اون چه میدونه واااااااااااااااااااااااااایس یعنی چی؟ها؟